راهنمای کامل سئو برای مدیران

می‌دانید به سئو احتیاج دارید اما دقیقا نمی‌دانید سئو چیست؟ اینجا برای شما توضیحات لازم را آورده‌ایم. از مفهوم سئو شروع کرده‌ایم و به اصطلاحاتی که باید بدانید، هدف‌گذاری در سئو، ارتباط سئو با فروش، زمان و هزینه لازم، KPIهای لازم برای سنجش نتیجه‌گیری از سئو و ارتباط سئو با محتوا پرداخته‌ایم.

«مرا در غارم تنها بگذار تا جادوی سئو را برایت انجام دهم.»
برای مدیر یک کسب‌وکار، هیچ بخشی از دیجیتال مارکتینگ به اندازه سئو رازآلود و مبهم نیست. اما جادو؟ چیزی که هیچ‌گاه از آن سر در نخواهید آورد و یک‌شبه با تکنیک‌های سرّی به نتیجه می‌رسد؟ نه! اینطور نیست.
سئو یا بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو (SEO) تا حدودی پیچیده است و قوانین آن توسط غول بزرگی به نام گوگل ساخته می‌شوند. هنوز هم بیش از ۹۰ درصد بازار جست‌وجو در انحصار گوگل است. پس به‌هیچ‌وجه نمی‌توان سئو را بی‌اهمیت یا بیش از حد ساده تلقی کرد؛ این اشتباه حتی بزرگ‌تری است و باعث شکل‌گیری انتظارات بی‌جا و در نهایت ناامیدی خواهد شد.
با این همه، لازم نیست کار را به جادوگر بسپارید و راستش را بخواهید شما نمی‌توانید چیزی را که درک نمی‌کنید، مدیریت کنید. بدون سئو موفقیت شما در بازاریابی آنلاین دست‌نیافتنی است، از طرفی بدون کمک گرفتن از افراد متخصص نمی‌توانید به این هدف برسید.

سئو چیست و چه چیزی سئو نیست؟

سئو (بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو) مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و اهداف برای دیده شدن سایت شماست که منجر به ترافیک ارگانیک (در مقابل ترافیک پولی) می‌شود. مشتریان بالقوه وقتی در جست‌وجوی محصولی هستند که شما می‌فروشید، از مسیر سئو به شما می‌رسند.
از استثنائات که بگذریم، گوگل دروازه ورود مشتریان شماست. در واقع گوگل اولین مشتری شماست؛ رباتی که باید به اندازه کافی تحت تاثیر قرار بگیرد تا شما را بالاتر از رقیبتان قرار دهد. و البته درست مثل مشتریان انسانی، باید کاری کنید که گوگل «محتوای» شما را بخرد.
حتما تاکنون درباره محتوای مرتبط و اعتبار دامنه چیزهایی از مشاوران سئو شنیده‌اید اما پیش از آن باید از قوانین گاه نانوشته و اساسی‌تر بدانید. مهم این است که:
– کیفیت محتوا چطور باشد؟ آیا مشتریان آنچه را که می‌جویند، در وب‌سایت شما پیدا می‌کنند؟ آیا تنوع کافی در موضوعات وجود دارد؟ ارتباط محتوا با جست‌وجوی آنها چطور است؟ آیا مرتباً محتوای جدید تولید می‌کنید؟
– معماری سایت چقدر بهینه باشد؟ آیا گوگل می‌تواند چیزی را که می‌خواهید نمایش دهید، درک کند؟
– چقدر لینک در سایت‌ها یا ارجاع در شبکه‌های اجتماعی داشته باشید؟ این‌که سایت‌های معتبر چقدر به یک وب‌سایت لینک می‌دهند، یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تعیین ارزش محتوای آن است.
این موارد را می‌توانید در پروپوزال سئو متوجه شوید.

آیا سئو برای فروش کافی است؟

کار سئو این است که شما را در نتایج گوگل بهتر جلوه دهد و لزوما به فروش منجر نمی‌شود. سئو می‌تواند تاثیر به‌سزایی در افزایش فروش داشته باشد اما به‌شرطی که آن را تبدیل به حلقه‌ای از زنجیره بازاریابی دیجیتال کنید. تاثیر سئو بر فروش، بسته به عوامل مختلف گاهی بسیار پررنگ و گاهی جزئی است. برای مثال اگر هدف شما بازاری است که بیشترین مشتریان را از طریق جست‌وجو در گوگل به دست می‌آورد، سئو می‌تواند تأثیر بسزایی در فروش داشته باشد.

در برخی بازارها، رقابت برای کلمات کلیدی مرتبط با سئو بسیار بالاست. در این موارد، هزینه و زمان لازم برای رسیدن به صفحه اول نتایج جست‌وجو ممکن است بیش از آن باشد که ارزش داشته باشد.
در یک کلام، سئو می‌تواند ترافیک وب‌سایت را افزایش دهد، ولی تبدیل این ترافیک به فروش، نیازمند استراتژی‌ها و تاکتیک‌های دیگری است.

چقدر برای سئو هزینه کنیم؟

مقدار هزینه‌ای که یک کسب‌وکار باید به سئو اختصاص دهد، وابسته به چندین عامل است و هیچ پاسخ یکسان و ثابتی برای همه کسب‌وکارها وجود ندارد. با این حال چند نکته است که باید درباره قیمت سئو نظر بگیرید:

۱. اهمیت ترافیک موتور جست‌وجو: اگر برای کسب‌وکار شما، ترافیک حاصل از موتورهای جست‌وجو اهمیت دارد، پس باید سرمایه‌گذاری بیشتری در سئو داشته باشید. برای مثال، برخی از وب‌سایت‌های خرده‌فروشی به ترافیک موتورهای جست‌وجو بسیار وابسته‌اند.
۲. رقابت در بازار: قعالیت در یک بازار رقابتی مسلما نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری در سئو دارد.
3. عمر و تجربه کسب‌وکار: اگر کسب‌وکار شما نوپاست، ممکن است نیاز به سرمایه‌گذاری بیشتری در سئو داشته باشید تا بتوانید در موتورهای جست‌وجو جایگاه خود را بسازید.
۴. بودجه کلی: برخی کسب‌وکارها حاضرند بخش زیادی از بودجه بازاریابی خود را به سئو اختصاص دهند و برخی دیگر تصمیم به تقسیم بودجه بین استراتژی‌های مختلف بازاریابی، مانند تبلیغات پرداختی یا بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی می‌گیرند. پس می‌شود گفت میزان بودجه را تا حدی استراتژی کلان کسب‌وکار است که تعیین می‌کند.
۵. هزینه‌های جاری و یک‌باره: بسته به نیازها و استراتژی کسب‌وکار، ممکن است هزینه‌های یک‌باره‌ای مانند طراحی وب‌سایت یا اصلاحات فنی وجود داشته باشد. همچنین، هزینه‌های جاری مانند تولید محتوا یا خدمات مشاوره سئو نیز باید در نظر گرفته شود.

در نهایت، میزان هزینه‌ای که باید به سئو اختصاص دهید بستگی به اهداف و نیازهای خاص کسب‌وکار شما دارد. با این حال، بسیاری از کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که حداقل ۱۰ تا ۲۰ درصد از بودجه بازاریابی خود را به سئو اختصاص دهید، اما این مقدار ممکن است بسته به ویژگی‌های فوق تغییر کند.

چه چیزی را از سئو بخواهیم و چه چیزی را نه!

بزرگ‌ترین مزیت سئو این است که همه‌چیز در آن قابل‌اندازه‌گیری است. سئو داده‌ها و اندازه‌گیری‌های آماری زیادی را در اختیار شما قرار می‌دهد که به شما امکان می‌دهد به راحتی کمپین‌های خود را تجزیه و تحلیل و تنظیم کنید. سئو به شما فضایی برای بهبود و بهینه‌سازی بیشتر تلاش‌هایتان می‌دهد. بنابراین می‌تواند سه مزیت بزرگ برای شما داشته باشد:
۱. بازگشت سرمایه ماندگار
سئو مزایای زیادی را برای شرکت شما فراهم می‌کند که بازاریابی سنتی و PPC (پرداخت به‌ازای کلیک) نمی‌توانند ارائه دهند. ابتدا استراتژی‌های بلندمدت را تنظیم کنید و بعد از مدتی خواهید دید که کارتان کم‌کم به ثمر می‌رسد.
۲.  دستیابی به رتبه‌های بالاتر
با یک استراتژی سئو خوب، می‌توانید انتظار داشته باشید که در گوگل رتبه بالاتری کسب کنید. آمارها می‌گویند ۷۱ درصد از ترافیک ارگانیک با کلیک روی نتایج جست‌وجو در صفحه اول گوگل به دست می‌آید. هر افزایش رتبه، ترافیک بیشتری را برای وب‌سایت شما به دنبال دارد.
۳. فروش بیشتر
بهینه سازی برای کلمات کلیدی خاص نه تنها رتبه شما را بالاتر می‌برد و ترافیک بیشتری برای سایت شما دارد، بلکه این ظرفیت را ایجاد می‌کند محصولتان را بیشتر بفروشید.
در مقابل، چیزهایی هستند که باید آنها را اشتباهات رایج مدیران در مورد سئو بدانیم. در تصویر زیر به بعضی از آنها اشاره شده و در مقاله‌های هدف هم بیشتر می‌توانید درباره آن بخوانید:

چه اصطلاحاتی را باید بدانیم تا از کار تیم سئو سر دربیاوریم؟

پیش از هرچیز باید بدانید که در کنار بخش فنی سئو، به‌طور کلی ما از دو نوع سئو آن-پیج (On-Page) و آف-پیچ (Off-Page) صحبت می‌کنیم که از مهم‌ترین اصطلاحات سئو برای مدیران محسوب می‌شوند.

سئو آن-پیج (On-Page)

سئوی آن-پیج مربوط به کارهایی است که می توانید مستقیماً در وب سایت خود انجام دهید تا به رتبه بندی بهتر در موتورهای جست‌وجو منجر شود. چک‌لیست اولیه را درمورد سئو آن-پیج در نظر داشته باشید:

سئو آف-پیچ (Off-Page) 

سئوی آف-پیچ شاید کمی پیچیده‌تر و انجام آن سخت‌تر باشد. این بخش در درجه اول به میزان اعتبار وب سایت شما می‌پردازد. بعضی چیزهایی که در سئوی آف-پیج می‌تواند تاثیرگذار باشد، از این قرار است:

• تعداد لینک‌های وب‌سایت که با روش‌هایی مانند رپورتاژ انجام می‌شود؟ (برای اطلاعات بیشتر، مقاله رپورتاژ چیست را بخوانید)
• کیفیت لینک‌ها
• متن مورد استفاده برای لینک دادن به وب‌سایت (انکرتکست‌ها)
• تاریخچه فعالیت سایت
• طول عمر سایت

بعد از این دسته‌بندی، خوب است کمی با بعضی از اصطلاحات سئو بیشتر آشنا شوید:

• کلمه کلیدی (Keyword): کلمات یا عباراتی در محتوای وب‌سایت که کمک می‌کند افراد با جست‌وجو در موتورهای جست‌وجو به سایت شما برسند.
• رتبه‌بندی (Ranking): رتبه شما موقعیتی است که بر اساس کلمات کلیدی مشخص، در صفحه نتایج موتورهای جست‌وجو دارید.
• ترافیک ارگانیک (Organic Traffic): تعداد بازدیدکنندگانی که به‌صورت ارگانیک از صفحه نتایج موتورهای جست‌وجو به وب‌سایت شما می‌آیند. اصطلاح ارگانیک یا طبیعی در اینجا یعنی بدون اینکه پولی برای تبلیغات پرداخته باشید، ورودی داشته باشید.
• بک لینک (Backlink): لینک‌هایی که از وب‌سایت‌های دیگر به وب‌سایت شما ارجاع می‌دهند. بک لینک‌های مرتبط و با کیفیت می‌توانند رتبه کلمات کلیدی و اعتبار وب‌سایت شما را افزایش دهند.
• کراولر یا خزنده (Crawler): نرم‌افزارهای موتورهای جست‌وجو که وب‌سایت‌ها را به‌صورت خودکار جست‌وجو و ارزیابی می‌کنند.

• یهینه‌سازی محتوا (Content Optimization): بهبود محتوای وب‌سایت بر اساس کلمات کلیدی مشخص که در نهایت به افزایش رتبه وب‌سایت در نتایج جست‌وجوی موتورهای جست‌وجو می‌انجامد.
• بهینه‌سازی سرعت بارگذاری (Page Speed Optimization): بهبود (کاهش) زمان بارگذاری صفحات وب برای بهبود تجربه کاربری.
• تکنیک‌های کلاه سیاه (Black Hat Techniques): روش‌های ناقض قوانین موتورهای جست‌وجو که ممکن است در مدت کوتاهی به افزایش رتبه بینجامد اما جریمه یا حتی محرومیت را به دنبال خواهد داشت.

• تکنیک‌های کلاه سفید (White Hat Techniques): روش‌های بهینه‌سازی مطابق با قوانین موتورهای جست‌وجو.
• الگوریتم (Algorithm): فرمول‌های پیچیده موتورهای جست‌وجو که ترتیب و ارتباط میان وب‌سایت‌ها و نتایج جست‌وجو را مشخص می‌کنند.
• موبایل فرست (Mobile-First): استراتژی سئو که در آن وب‌سایت‌ها برای نمایش بهتر در دستگاه‌های موبایل بهینه‌سازی می‌شوند.
• نمایه یا ایندکس (Index): فهرستی از صفحات وب که موتورهای جست‌وجو در پایگاه داده‌های خود ذخیره می‌کنند.
• سایت مپ (Sitemap): یک فایل XML شامل لیست تمام صفحات وب‌سایت برای ارائه به موتورهای جست‌وجو

چطور مطمئن شویم هدف‌گذاری درستی در سئو داشته‌ایم؟

هدف‌گذاری درست در سئو مسیر و استراتژی‌های شما را مشخص می‌کند. این چند فاکتور را در نظر داشته باشید:
تطابق با هدف‌های کلان کسب‌وکار:
اهداف سئو شما باید با اهداف کلی کسب‌وکار هماهنگ باشد. اگر هدف اصلی شما افزایش فروش است، پس KPI‌های سئو (شاخص‌های کلیدی عملکرد) شما ممکن است شامل افزایش ترافیک به صفحات محصول یا افزایش نرخ تبدیل باشد اما برای افزایش آگاهی از برند یا به‌عبارتی بیشتر شناخته شدن مسیر متفاوتی را در پیش کنید. ابتدا باید مشخص کنید از وب‌سایت خود چه می‌خواهید. این اهداف می‌تواند در بازه‌های چندماهه متغیر باشند.
سنجش و پیگیری:
هدف‌های شما باید قابل اندازه‌گیری باشند. استفاده از ابزارهایی مانند Google Analyticsبه شما کمک می‌کند پیشرفت خود را در اهدافتان پیگیری کنید.
هدف‌‌گذاری SMART: 
هدف‌های شما باید خاص (Specific)، قابل اندازه‌گیری (Measurable)، قابل دستیابی (Achievable)، مرتبط (Relevant) و مبتنی بر زمان (Time-bound) باشند.
رفع نیازهای کاربر: 
سئو در نهایت باید به رفع نیازهای کاربران شما کمک کند. باید درک کافی از مخاطبان خود داشته باشید و تصمیمات خود را بر اساس نیازهای آن‌ها بگیرید.
دریافت بازخورد و ارزیابی مداوم:
با توجه به تغییرات مداوم در الگوریتم‌های موتورهای جست‌وجو، باید به طور دوره‌ای اهداف خود را بازبینی و در صورت نیاز تعدیل و اصلاح کنید.
مقایسه با رقبا: 
لازم است که کارتان را با رقبا مقایسه کنید. برای این منظور استفاده ابزارها و البته مشاهده عملکرد رقبا به شما این درک را می‌دهد که در کجای بازار قرار دارید و آیا باید اهداف خود را بازبینی کنید یا خیر.
تمرکز بر KPI‌های مهم: 
تمرکز شما می‌تواند روی شاخص‌های مختلفی مثل رتبه‌بندی کلمات کلیدی، میزان بازدید، مدت زمان حضور روی صفحه و … باشپ ولی باید اطمینان حاصل کنید که این KPI‌ها مستقیما به اهداف کلی کسب‌وکار شما مرتبط هستند.

 از کی سئوی سایت را شروع کنیم؟

شروع سئو (SEO) برای وب‌سایت باید از همان ابتدای طراحی و ایجاد سایت آغاز شود. پس آن را به بعد موکول نکنید. در واقع، برخلاف تصور بسیاری از صاحبان کسب‌وکار، بهینه‌سازی موتور جست‌وجو باید بخشی از استراتژی کلی طراحی و توسعه وب‌سایت باشد. می‌پرسید چرا؟
۱. سئو به سایت شما ساختار مناسب می‌دهد
طراحی یک ساختار مناسب و منطقی برای وب‌سایت می‌تواند به موتورهای جست‌وجو کمک کند تا محتوای شما را بهتر درک کنند تا بعد به ارزیابی درست‌تری برسند. این موضوع در طولانی مدت به رتبه‌بندی بهتری منجر می‌شود.
۲. کلمات کلیدی باید از ابتدا انتخاب شوند
از همان ابتدا باید تحقیقاتی در مورد کلمات کلیدی مناسب و مرتبط با محتوای سایت انجام داد تا محتوا بر اساس آن‌ها ایجاد شود.
۳. طراحی و توسعه سایت از نظر فنی نیاز به نظارت سئو دارد
از نظر فنی، بسیاری از تصمیمات طراحی و توسعه می‌توانند تأثیر مستقیم در سئو داشته باشند. سرعت بارگذاری صفحات، نحوه نمایش در موبایل و دستگاه‌های مختلف و استفاده از پروتکل HTTPS همگی بر ارزیابی موتورهای جست‌وجو از سایت شما تاثیر می‌گذارند.
۴.  پیشگیری بهتر از درمان است!

وقتی سئو را از ابتدا در توسعه سایت دخیل کنید، نیاز به اصلاحات زمان‌بر در آینده نخواهید داشت و می‌توانید بی‌دردسر و با کم‌ترین اصطکاک با تیم فنی اهداف محتوایی را پیش ببرید.

سئو برای سایت چقدر زمان می‌برد؟

گرچه نمی‌توان جواب سرراستی برای این سوال داد اما در یک چیز شک نکنید: سئو یک فرآیند بلندمدت است و نباید انتظار نتایج فوری از آن داشت. با این حال بعضی عوامل مثل وضعیت فعلی وب‌سایت می‌تواند سرنخ‌هایی تعیین‌کننده به شما بدهند. اگر به‌تازگی  وب‌سایت را راه‌اندازی کرده‌اید یا تاکنون هیچ بهینه‌سازی سئویی بر روی آن انجام نشده، ممکن است نیاز به زمان بیشتری برای مشاهده نتایج داشته باشید.
عامل دیگر رقابت است. اگر در بازاری با رقابت بالا فعالیت می‌کنید، به زمان بیشتری نیاز دارید تا در نتایج موتورهای جست‌وجو بالاتر بروید.
در این میان تغییرات الگوریتم موتورهای جست‌وجو را هم نباید نادیده گرفت. موتورهای جست‌وجو به طور مداوم الگوریتم‌های خود را به‌روز می‌کنند. برخی از این تغییرات ممکن است روی رتبه‌بندی شما تأثیرگذار باشند.
مدت زمانی که نتایج سئو مشهود شود، به تکنیک‌های بهینه‌سازی هم مربوط می‌شوند. استفاده از تکنیک‌های سئوی کلاه سفید به زمان بیشتری نیاز دارد و نتایج آن دوام بیشتری دارند. در مقابل، استفاده از تکنیک‌های کلاه سیاه نتایجی سریع با خطر تنبیه یا محرومیت توسط موتورهای جست‌وجو همراه می‌شود.
در نهایت هم باید به نقش قابل‌توجه سرمایه‌گذاری در سئو اشاره کنیم. منابعی (شامل زمان، پول، انرژی) که به سئو اختصاص می‌دهید، روی سرعت پیشرفت شما تاثیر دارند.

اما مجموعا اگر بخواهیم به یک عدد برسیم، باید گفت حداقل به ۳ تا ۶ ماه زمان نیاز دارید تا نتایج قابل توجهی را از دروازه سئو مشاهده کنید. اما بسته به عواملی که گفتیم این زمان‌بندی ممکن است تغییر کند.

چطور می‌توانم یک تیم سئو مناسب داشته باشم؟

تشخیص کیفیت کار یک تیم سئو برای افرادی که تخصصی در زمینه سئو ندارند ممکن است چالش‌برانگیز باشد. ولی چند نکته وجود دارد که می‌تواند به مدیر عامل یا مدیر مارکتینگ کمک کند تا کارایی تیم سئو را ارزیابی کنند.
یک متخصص سئو خوب نه تنها بر بهبود رتبه شما (جایی که ظاهر می شوید) بلکه بر تصور کلی کسب و کار شما (نحوه ظاهر شدن شما) تمرکز خواهد کرد. درباره جزئیات یک تیم خوب در این مقاله به‌طور مفصل توضیح داده‌ایم. اینطور در نظر بگیرید که تیم یا متخصص سئو که کار را به آنها سپرده‌اید، باید کسب و کار شما را از منظری کل‌نگر درک کند. اهداف کسب‌وکار، مشتریان و سایر فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال شما، عواملی هستند که در استراتژی سئو جدید نقش دارند. تسلط بر همه این موضوعات معمولا از یک تیم باتجربه انتظار می‌رود. بنابراین برون‌سپاری سئو به تیم‌هایی که از قبل در این کار شناخته شده‌اند، یکی از راه‌های میانبر است. در مقاله ساختار تیم سئو، این موضوع را به صورت کامل بررسی کرده‌ایم.

kpiهای سئو؛ از کجا بفهمیم سایت نتیجه گرفته است؟

برای ارزیابی عملکرد سئو و درک اینکه آیا تلاش‌های سئوی یک وب‌سایت موفق بوده است یا خیر، می‌توان از معیارها و شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIها) استفاده کرد. این معیارها به یک مدیر سئو کمک می‌کند عملکرد سئو را ارزیابی کرده و بهبود ببخشند و به مدیران کسب‌وکار بینش تجاری از وضعیت حضورشان در بازار آنلاین و انتظارات مشتریان می‌دهد. در ادامه به برخی از مهم‌ترین KPIهای سئو اشاره می‌شود:

ترافیک ورودی از موتورهای جست‌وجو

یکی از اهداف اصلی سئو، افزایش ترافیک ورودی از موتورهای جست‌وجو است. با استفاده از ابزارهای آنالیتیک وب می‌توان ترافیک ورودی از موتورهای جست‌وجو را پایش و مقایسه کرد.

رتبه کلیدواژه‌ها (کلمات کلیدی)

موقعیت و رتبه کلیدواژه‌های هدف در نتایج جست‌وجو هم از طریق ابزارهای سئو و هم با کمک جست‌وجوی عادی در دسترس است و باید مورد پیگیری و نظارت قرار گیرد.

زمان بارگذاری صفحه

سرعت و زمان بارگذاری صفحات وب تأثیر بسزایی بر تجربه کاربر و نیز اعتبار دامنه دارد. گوگل به تجربه کاربر اهمیت زیادی می‌دهد و چنین مشکلات فنی نباید در سایت شما باشد.

تعداد صفحات بازدید شده در هر session

نشان‌دهنده تعداد صفحاتی است که یک کاربر در یک session بازدید می‌کند.

نرخ تبدیل

نرخی است که نشان‌دهنده تعداد کاربرانی است که به مشتری یا به انجام یک اقدام مشخص (مانند ثبت‌نام یا خرید) تبدیل شده‌اند.

تعداد بک لینک‌ها

تعداد و کیفیت بک لینک‌ها واقعا مهم است. کیفیت بک‌ لینک را واقعی و ارگانیک بودن آن و همچنین اعتبار سایت ارجاع‌دهنده تعیین می‌کند.

ترافیک از دستگاه‌های موبایل

با توجه به افزایش استفاده از دستگاه‌های موبایل برای دسترسی به وب، بهبود ترافیک موبایل نیز یک شاخص کلیدی است.

تعداد اشتراک‌ها و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی

فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و تعداد اشتراک‌ها می‌تواند نشان‌دهنده میزان تعامل کاربران با محتوا باشد.

تعداد صفحات ایندکس‌شده

تعداد صفحاتی که توسط موتورهای جست‌وجو ایندکس شده‌اند نیز یک شاخص مهم است که گاهی ممکن است به علت بدیهی بودن از آن غافل شوید. این مورد را جزو لیست خود قرار دهید.
برای پایش و ارزیابی این KPIها، می‌توان از ابزارهای آنالیتیک وب مانند Google Analytics یا سایر ابزارهای مشابه استفاده کرد.

محتوا و سئو چطور دست به دست هم می‌دهند؟

محتوا به متن‌ها، تصاویر، ویدیوها و هر چیزی که روی یک وب‌سایت قرار دارد و بازدیدکنندگان می‌توانند آن را مشاهده کنند، اشاره دارد. محتوا یکی از ستون‌های اصلی بهینه‌سازی موتور جست‌وجو (SEO) است و نقش حیاتی در تعیین موفقیت یک وب‌سایت دارد.
محتوای با کیفیت و مرتبط می‌تواند به وب‌سایت شما کمک کند تا در نتایج جست‌وجو بالاتر قرار بگیرد، بازدیدکنندگان بیشتری به وب‌سایت شما جذب شوند و زمان بیشتری روی آن سپری کنند. به یاد داشته باشید محتوا وقتی می‌تواند به جذب و نگهداشت مخاطبان کمک کند که واقعا جذاب و مفید باشد.
برای یک مدیر کسب‌وکار، تبدیل بازدیدکنندگان وب‌سایت به مشتری محصولاتشان، شاید بزرگ‌ترین ارزش باشد. محتوای موثر می‌تواند بازدیدکنندگان را به مشتریان واقعی تبدیل کند، به‌ویژه اگر این محتوا پاسخگوی نیازها و سوالات آن‌ها باشد.
از این گذشته محتوای با کیفیت و موثق می‌تواند به افزایش اعتبار و مرجعیت وب‌سایت و برند شما کمک کند. چنین محتوایی باعث می‌شود دیگران به وب‌سایت شما لینک دهند (بک‌لینک) که این خود یک فاکتور مهم در رتبه‌بندی موتورهای جست‌وجو است.
در خلاصه‌ترین حالت باید گفت محتوا فرصتی است تا کلمات کلیدی مرتبط با کسب‌وکار شما را به طور طبیعی و معنی‌دار در متن جای دهید و پس از آن از مزایای سئو بهره ببرید. در قدم بعدی این سئو است که به کمک محتوا می‌آید و با ابزارهای سنجش و ارزیابی به بهبود محتوا کمک می‌کند.
درباره رابطه محتوا و سئو موارد بسیاری است که می‌توانید در وبلاگ هدف دنبال کنید. این یک رابطه بلندمدت و نزدیک است و جزئی‌ترین تغییرات هم در آن می‌تواند تاثیر و واکنش متقابل داشته باشد.
فراموش نکنید که گرچه گوگل اولین مخاطب محتوای شماست، اما آدم‌های واقعی در نهایت تبدیل به مشتریان شما خواهند شد. گوگل با گذاشتن خود به جای این آدم‌ها محتوای شما را ارزیابی و سپس آنها را به سوی شما هدایت می‌کند.

ما در «هدف» می‌دانیم که گوگل چه می‌خواهد. اگر تا اینجا به این نتیجه رسیده‌اید که نیاز به یک شروع دوباره در سئو دارید، با ما تماس بگیرید.